چگونه با لجبازی کودک برخورد کنیم
بر اساس روانشناسی رشد کودک، 5 سال اول زندگی از جمله مهم ترین و تاثیرگذارترین دوره های رشدی هستند. کودک در این سن، پایه های اساسی شخصیت خود را در تعامل با اطرافیان و به ویژه والدین شکل می دهد و می توان گفت طلایی ترین سنین تربیت کودک، 5 سال ابتدایی رشد است.
لازم است بدانید که در این سن، کودک به لحاظ شناختی، دارای تفکر عینی است.
به این معنی که او نمی تواند مفاهیم انتزاعی را درک کند و لازم است با او کاملا شفاف و واضح صحبت کنید.
اگر به عنوان والد بتوانید الفبای صحیح تربیتی را از همین سن، اجرا کنید، فرزندتان در سنین بالاتر کاملا خودتنظیم و مسئولانه رفتار خواهد کرد .
بدین طریق از بسیاری از مشکلات رفتاری مانند لجبازی، بدرفتاری، دیگر آزاری، بی نظمی و خودمحوری دور خواهد ماند.
خیلی از والدین هستند که تصور می کنند کودکان فقط به مراقبت فیزیکی و جسمانی نیاز دارند و توجه به روح و روان آنها به سالهای بعد موکول می کنند اما این تصور اشتباه است و باید بدانید که شخصیت افراد در همان سنین کودکی شکل می گیرد . پس توجه به کودکان در این سنین از اهمیت فراوانی برخوردار است. ممکن است بعضی از کودکان در این سنین لجباز شوند و به حرف والدین توجهی نکنند. اغلب لجبازی کودکان در سن ۳-۴ سالگی رخ می دهد، در این گونه مواقع والدین باید با برخورد درست و مناسب ، شیوه تربیتی درستی را در پیش بگیرند.
یک روانشناس بالینی معتقد است:لجبازی یک رفتار و واکنش نامطلوب است که در آن فرد منظور، هدف و نیازش را به شیوه کَل کَل، خشم، قهر و به طور کلی به شیوه ناسالم، غیرطبیعی و غلط بیان می کند. در کودکانی که لجباز به شمار می آیند این لجبازی خود را به شکل بروز خشونت، کل کل کردن، ساز مخالف زدن، تکروی و حرف اول و آخر را زدن، آسیب به خود و دیگران و ناسزا گفتن، نشان می دهد.
لجبازی کودکان 3 ساله
مهمترین بخش وجودی هر فرد که “من” نام دارد، در همين دوره 3 يا 4 سالگي بروز ميكند.
اگر به كلمات، جملات و صحبتهاي كودكان 3ساله دقت كنيم، ميبينيم از كلمات من يا خودم استفاده ميكنند؛ مثلا مادر ميخواهد لباس كودك را عوض كند يا كفش او را ببندد، ميگويد خودم، میخواهد به او غذا بدهد، ميگويد خودم، درواقع حرف “م” كه بعد از خود ميآيد، خيلي اهميت دارد. او بهلحاظ روانشناختی ميخواهد بگويد كه خودم ميتوانم اين كار را انجام دهم و ميخواهم خودم تصميم بگيرم.
بعضیاوقات مادران کمحوصله و كسانيكه از شكيبايي كافي برخوردار نيستند، ممكن است كودك را بهدليل همين لجبازيها در اين سنين تنبيه كنند كه اين امر نوعي تثبيت را در اين مرحله برجاي خواهد گذاشت.
كودكان در اين سنين از كارهايي كه ریختوپاش دارند لذت ميبرند؛ مثلا از بازيكردن با چيزهايي كه ظاهر كثيفي دارند یا موقع غذا خوردن مسلما نميتواند مانند بزرگسال غذا بخورد و آن را روي لباسش يا روي زمين ميريزد یا به اطراف دهان و صورتش میمالد يا موقع بازي با خمير يا آب رنگ ميبينيم كه خيلي اطرافش را كثيف ميكند و از اين كار لذت ميبرد.
نكته ديگري كه در روانشناسي و رشد رواني كودك در این سنین اهميت دارد، اين است كه اين كودكان از نگهداري ادرار و مدفوعشان لذت ميبرند و بهموقع به دستشويي نميروند و مادران از اين بابت بسيار ناراحت ميشوند.
در برخي از فرهنگها، مادران نسبت به اين كار بسيار حساس هستند و حتي كودكان خود را تنبيه ميكنند. تنبيه آنان بهدليل كنترلنكردن ادرار و مدفوع، ممكن است پایهگذار وضعيتي باشد كه در بزرگسالي فرد را به وسواس مبتلا كند.
اين دوره كودكي بهلحاظ روانشناسي اهميت ویژهای دارد. يك كودك 3 يا 4ساله نميتواند نظافت خود را آنطور كه مادر ميخواهد رعايت كند و دوست دارد خيلي چيزها را خودش تجربه كند كه اين كار ممكن است براي ديگران چندان خوشايند نباشد؛ مثلا مادر از فرزندش ميخواهد ليواني را كه روي ميز قرار دارد، قدري به عقب ببرد تا از روي ميز به زمين نيفتد؛ ولي با كمال تعجب ميبيند كه ليوان را بهطرف لبه ميز ميآورد و اين كار را درحالي انجام ميدهد كه به چشمهاي مادرش نگاه ميكند! شايد مادرش تصور كند كه فرزندش با او لجبازي ميكند، اما اين كار لجبازي نيست؛ كودك ميخواهد ببيند كه اگر ليوان از لبه ميز بيفتد، چه اتفاقي خواهد افتاد و چگونه خواهد شد و اصلا دوست دارد كه رقص ليوان را در فضا و افتادن آن را ببيند.
مادري را درنظر بگيريد كه مشغول تميزكردن لوبيا يا برنج در سيني است. فرزند 3سالهاش به او ملحق ميشود و ميخواهد او هم اين كار را انجام بدهد. مادر به او ميگويد كه “نكن؛ لوبياها ميريزد”؛ اما كودك بهعمد یکمشت لوبيا برمیدارد و در فضا پخش میکند؛ چراکه ميخواهد ببيند كه اگر اين لوبياها بريزد، چه اتفاقي ميافتد و چگونه دانهها به زمين ميريزد.
بنابراين كودكان در این سن و سال قصد لجبازي يا آزردن ما را ندارند؛ درواقع راهي جز این برای مشاهده، تجربهكردن و كشف محيط پيرامون خود ندارند.
دلایل لجبازی کودکان
- محک زدن اطرافیان و جلب توجه
یکی از علل اصلی لجبازی کودک این است که او بدون آن که درباره لجبازی قضاوتی داشته باشد یا آن را خوب یا بد بداند تنها لجبازی را به عنوان وسیله ای برای محک زدن عکس العمل اطرافیان و جلب توجه آنها به کار می گیرد
- فشار والدین برای تربیت صحیح
اگر والدین کودک افرادی باشند که بخواهند بر رفتار کودک تسلط پیدا کنند، در این صورت کودک ابتدا به صورت ارادی لجبازی میکند، ولی کم کم این رفتار را به صورت عادت تا سنین بزرگسالی ادامه خواهد داد. امر و نهی بیش از حد به کودک مخصوصا در سنینی که او برای کسب استقلال تلاش میکند، حالت شدید تضاد را به وجود میآورد و در نهایت منجر به لجبازی میشود.
- فرصت ندادن به بچه ها
معمولا اگر والدین یا مراقبان کودک فرصت کافی برای انجام بعضی کارها به کودک ندهند و کودک از نظر رشد و تکامل در مرحلهای باشد که نیازمند دقت و صرف وقت بیشتری باشد، این امر باعث عصبانیت کودک شده و به تدریج به ایجاد لجبازی و بیشتر شدن آن میانجامد.
- خستگی و یا گرسنگی
معمولا کودکان بعد از فعالیت روزانه و خستگی ناشی از آن، لجباز و بداخلاق میشوند. دیر غذا دادن به کودک گرسنه و یا وضع نامناسب جسمانی هم میتواند باعث لجبازی کودک شود.
- نداشتن آزادی عمل کودک و دخالت در کارهای وی
دادن استقلال عمل به کودکان سبب میشود که این کودکان بتوانند به تنهایی خودشان را اداره کنند و امیال و آرزوهای مستقل داشته باشند. از دخالت بیش از حد در کارهای کودک باید پرهیز کرد زیرا سن کودک اقتضا میکند که دائما به اطراف بدود و تحرک داشته باشد. وادار نکردن کودکان به تعجیل در کارها، اصرار نکردن در خوردن غذا، به حساب آوردن کودکان و خودداری از تنبیه، سرزنش و پرخاشگری از مواردی است که می تواند در کاهش لجبازی کودکان اثرگذار باشد.
- بی توجهی و بی مهری والدین
چنانچه کودکی مورد بی توجهی قرار گیرد سعی می کند از طریق منفی کاری و لجبازی توجه دیگران را به خود جلب کند.
- تقلید از دیگران و بدآموزی ها
کودکان در مواردی می آموزند که مسائل و مشکلات خود را از راه زور و جبر حل کنند. جنبه های اکتسابی در کودکان سبب پدید آمدن حالات روحی خاصی است که کودکان را به انجام رفتار های آن چنانی وا می دارد.
- بیماریهای مداوم
کودکانی که مرتب بیمار هستند، احتیاج به نوازش بیشتری دارند، کثرت دفعات بیماری سبب می شود طفل همیشه خود را با آه و ناله همدم نماید و این امر به صورت عادتی در آید و طبیعی است این کودکان حتی موقعی که بیمار نیستند با گریه از پدر و مادر چیزی را طلب کنند .
- تولد نوزاد جدید
بعضی کودکان به حضور کودکی دیگر در خانه حساسند و زمانی که طفل جدیدی در خانه به دنیا می آید و بخش مهمی از توجه و حمایت والدین را به خود اختصاص دهد. کودک زبان آن را ندارد که از رفتار رو به تبعیض والدین سخن بگوید و عقده های درونی خود را از طریق لجبازی و سرکشی نشان می دهد. این نشان دهنده حسادت می باشد که خود عامل مهمی برای لجبازی کودکان است.
- دلایل ژنتیکی
ممکن است یک کودک این ویژگی را از یکی از والدینش به ارث برده باشد.
چگونگی برخورد با لجبازی کودکان
- به کودک گوش کنید و جر و بحث نکنید
اگر کودک شما بر انجام کاری اصرار داد و لجبازی می کند، با او مقابله و داد و بیداد نکنید، اجازه دهید بگوید که چرا می خواهد این کار را انجام دهد و چه چیزی او را در این مورد اذیت می کند؟
- با آنها ارتباط برقرار کنید نه اجبار
وقتی کودک به چیزی نمی رسد شروع به لجبازی می کند و اصطلاحا شروع به انجام کاری دقیقا مخالف خواسته شما می کند. در این مواقع شما باید با کودک طرح رفاقت بریزید. مثلا اگر کودک شما اصرار دارد بعد از ساعت ۱۲ شب فیلم ببیند، او را مجبور به خوابیدن نکنید بجای آن با او همراه شوید و بخشی از فیلم را ببینید، او خودش خوابش می برد.
- به آنها گزینه بدهید
بجای اینکه به کودک بگویید باید برود و ساعت ۹ بخوابد، به او یک راه دیگر هم بدهید، بگویید می توانی ساعت ۹ به رختخواب بروی یا اینکه اگر دوست نداری باید در رختخواب به قصه ای که برایت می گویم گوش کنی.
- همیشه خونسرد بمانید
اگر با لجبازی کودک از کوره در بروید و عصبانی شوید، هیچ کمکی نکرده اید. باید بتوانید در این لحظات خونسرد بمانید و برایش توضیح دهید که چرا رفتارش اشتباه است یا اینکه شما می خواهید چه کارهایی انجام دهد.
- به آنها احترام بگذارید
همانگونه که گفتیم با آنها طرح رفاقت بریزید و دستوری عمل نکنید. با آنها همدردی کنید و با احساساتشان همراه شوید. ضمنا باید قوانینی کلی برای کودکانتان وضع کنید که به آن پایبند باشند. قوانینی که نه خیلی سخت باشند نه خیلی آسان (مثلا تمیز کردن وسایل و اتاق بعد از بازی)
- با آنها کار کنید و مذاکره نمایید
شروع به انجام کارهای مختلف بهمراه کودک کنید تا خود را با او همراه نشان دهید. اگر کارهایی که شما می خواهید مثل خوابیدن را انجام نمی دهد باید شروع به مذاکره کنید. مثلا بگویید چرا نمی خوابی؟ یا اینکه چی اذیتت می کنه؟ بعد از شنیدن دلایل او، شروع به توضیح دادن کنید که چرا باید بخوابد.
- یک محیط محبت آمیز در خانه ایجاد کنید
این موضوع کمک زیادی به کاهش استرس های روحی و تجانس کودک با والدین می شود. مثلا با همسر خود جر و بحث نکنید یا اینکه همیشه یک آهنگ ملایم در خانه بعنوان موسیقی پس زمینه پخش کنید.
- از سیستم تشویق استفاده کنید
در ازای رفتار مناسب، به او پاداش دهید و در ازای رفتار اشتباه، پاداش را حذف کنید. تشویق کودکان به رشد اعتماد به نفس آنها کمک میکند. همچنین آنها را تشویق به ادامه کار در جهت اهداف خود و حفظ رفتار مثبت سوق میدهد. - کودک را وادار به عجله و شتاب زدگی نکنید
وقتی به فرزندتان فشار بیاورید، او نمیتواند شرایط را تحمل کند و در نهایت با یکدندگی سعی میکند با شما به مقابله برخیزد. - حواس کودک را پرت کنید
وقتی کودک لجبازی میکند، با تغییر دادن مسیر توجه او، جلوی ادامه وضعیت ناخوشایند را بگیرید. - خودتان الگوی خوبی باشید
لجبازی نکنید تا فرزندتان لجبازی کردن را نیاموزد. در زندگی همیشه منطقی و با تدبیر عمل کنید؛ به این ترتیب فرزندتان یاد میگیرد که در مواجهه با خشم یا شرایط غیردلخواهش چطور باید رفتار کند. - در مقابله با لجبازی کودکان عصبانی نشوید
در اینگونه موارد آرامرباشید تا بتوانید تصمیم درستی بگیرید. - به خواسته آنها گوش دهید
اگر فرزندتان مایل به انجام کاری نیست، از آنها علت را جویا شوید ؛ می تواند یک دلیل اصلی مهم باشد. به عنوان مثال، اگر آنها هر روز صبح از رفتن به مدرسه خودداری میکنند، ممکن است به این دلیل باشد که آنها مورد آزار و اذیت قرار می گیرند یا معلم به آنها خیلی اهمیت نمیدهد - به کودکتان حق انتخاب دهید
اجازه دهید کودکان در موارد کوچک حق انتخاب داشته باشند، به آنها کمک می کند تا بعدها در زندگی و در مسائل بزرگتر راحت تر تصمیم گیری کنند. میتوانید از مسائلی مثل زمان خواب یا لباس مدرسه شروع کنید. - راهنمایی حرفه ای بگیرید
اگر هیچکدام از این روش ها روی فرزند تاثیر گذار نبود،و روش دیگری برای تغییر رفتار در کودک وجود نداشت از یک متخصص خانواده مشورت بگیرید همانطور که می بینید، همه این نه روش بسیار ساده و کاربردی هستند اما ترفند استفاده از آنها را باید بلد باشید.
کودکان وقتی که می دانند چه چیزی از آنها انتظار دارید، رفتار درست را می آموزند ؛ بنابراین اگر آنها دائما در مورد آنچه که قرار است انجام دهند شک داشته باشند، دچار اضطراب و اشتباه میشوند و به یاد داشته باشید، مشاوره گرفتن از یک متخصص زمانی که شرایط خیلی سخت شده است هیچ ایرادی ندارد.
نظرات کاربران